همه ی پستهای تلخ و شیرین رو پاک کردم
امروز دوم مهر سالگرد همجنسگرا شدن من
البته من 17 سال که همجنسگرا هستم ولی توی سن 16 سالگی بعد از آشنایی با چندتا وبلاگ نویس و خوندن چندتا وبلاگ متوجه شدم که منم آره
جالب اینجاست که همیشه از همجنسگراها متنفر بودم و اگه وبلاگی رو توی این زمینه میدیدم با یه کامنت تند البته بدون فحش خودمو خالی میکردم
اما افسوس که منم هم حس اونهام خواسته یا ناخواسته...
ولی امروز دیگه ناراحت نیستم
اگه همجنسگرام و محدودیت دارم
اگه همیشه باید یواشکی بیام به وبلاگ همجنسگراها سر بزنم که اهالی خونه متوجه نشن
اگه یواشکی باید آپ کنم
دیگه ناراحت نیستم
سرزنش خوانوادم دیگه اهمیتی نداره
وقتی فهمیدم که همجنسگرام خیلی زندگی واسم سخت شد.بدترین روزهای زندگی توی تمام عمرم شروع شد ولی بلاخره اینکه همجنسگرا هستم واسم عادی شد
الان خیلی ریلکس دارم زندگیمو میکنم هرچند اجتماع خیلی خیلی روم فشار میاره ولی عادت کردم
وقتی فهمیدم که همجنسگرام خیلی زندگی واسم سخت شد.بدترین روزهای زندگی توی تمام عمرم شروع شد ولی بلاخره اینکه همجنسگرا هستم واسم عادی شد
الان خیلی ریلکس دارم زندگیمو میکنم هرچند اجتماع خیلی خیلی روم فشار میاره ولی عادت کردم
تولدم مبارک
به نظرم اگه پست های قبلی رو پاک نمی کردی بهتر بود
ReplyDeleteقشنگی نوشتن همینه که با گذشت زمان و بزرگ شدنت
وقتی به پست های قدیمیت نگاه میندازی متوجه میشی که چقد عوض شدی
یک سالگیت مبارک نی نی ئوچولو :D
این درد بین همه ما مشترکه..پس زیادم احساس تنهایی نکن!.. :-)
ReplyDeleteیوسف
نه مهرداد جون همون بهتر که پاکشون کردم
ReplyDeleteآخه یاد روزهای سیاه میوفتادم!
.
.
.
آره یوسف جان
آِاِاِاِ ای کاش یه وارنینگی چیزی میدادی میرفتیم میخوندیمشون! :)))) حالا از این به بعد ایشالا همش پستای شیرین میذاری!
ReplyDeleteتولد چیچیت مبارک؟ تو از روز تولد گی بودی یا این که نبودی! پس با دونستن و وبلاگ نمیشه فهمید
ReplyDeleteمراقب خودت باش
جوجو های تین ایجر گوشت تازه برای رندان مخ زن لایف هستن
م
رضا:نه بابا خیلی پست های جالبی نبود که بخوام وارنینگ بذارم
ReplyDeleteانو...:بودم مگه میشه نبوده باشم؟